ضعف در شکست نمودار

بررسی امکان استفاده از مدل آسیب FLD در بارگذاریهای برشی و استفاده از مدل آسیب FFLD در پیشبینی منطقهی شکست در فرآیند بلانکینک
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 6 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله بررسی امکان استفاده از مدل آسیب FLD در بارگذاریهای برشی و استفاده از مدل آسیب FFLD در پیشبینی منطقهی شکست در فرآیند بلانکینک
چکیده مقاله :
یکی از نقاط ضعف مدل آسیب FLD عدم توانایی آن در تحلیل و پیشبینی رشد آسیب در بارگذاریهای برشی میباشد. با در نظر گرفتن ضرایب خاص نمودار FLD ماده اصلاح شده و از آن برای حالتهای تنش برشی صفحهای استفاده می گردد. نمودار بدست آمده، نمودار حد شکلدهی شکست (FFLD) نامیده میشود. در این مقاله با انجام آزمایشهای لازم نمودار حد شکلدهی ماده تعیین شده و با توجه به روابط و معادلات حاکم نمودار FFLD برای ماده بدست آمده است. سپس با توجه به دو نمودار بدست آمده مدلهای آسیب FLD و FFLD در شبیه سازی یک بارگذاری خمشی اعمال شده اند و نتایج حاصل از پیشبینی رشد آسیب توسط هر دو مدل مقایسه شده است. در انتها به منظور بررسی توانایی مدل FFLD در تحلیل شکست بارگذاریهای برشی، فرآیند بلانکینگ شبیه سازی شده و نتایج حاصل از پیش بینی شکست توسط مدل FFLD با نتایج تجربی مقایسه شده است، این مقایسه نشان میدهد مدل آسیب FFLD دارای دقت قابل قبولی در تحلیل شکست فرآیندهای برشی دارد.
کلیدواژه ها:
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا ICME12_441 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
خطایی، محمد و رشیدی فر، رسول و پورسینا، مهرداد،1390،بررسی امکان استفاده از مدل آسیب FLD در بارگذاریهای برشی و استفاده از مدل آسیب FFLD در پیشبینی منطقهی شکست در فرآیند بلانکینک،دوازدهمین کنفرانس ملی مهندسی ساخت و تولید ایران،تهران،https://civilica.com/doc/212945
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1390، خطایی، محمد؛ رسول رشیدی فر و مهرداد پورسینا )
برای بار دوم به بعد: ( 1390، خطایی؛ رشیدی فر و پورسینا )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مراجع و منابع این مقاله :
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
بررسی الگوی چکش (Hammer) در نمودار کندل استیک
یکی ضعف در شکست نمودار دیگر از الگوهای مشهور تککندلی نمودار شمعی الگوی «چکش» یا «هامر» است که در نمودارها بسیار مشاهده ضعف در شکست نمودار میشود.
شکل ظاهری این الگو به این صورت است که دارای یک بدنه کوچک و یک سایه بلند در زیر بدنه است که به راحتی از روی شکل قابل تشخیص است. معمولا اندازه این سایه دو برابر بدنه است اما میتواند بیشتر نیز باشد.
نحوه عملکرد کندل «چکش»
تشکیل الگوی «چکش» در نمودار در حال کلی به معنای کاهش قدرت فروشندگان در بازار است و آنها تلاش کردهاند که قیمت ر ا پایینتر بکشند اما در نهایت نتوانستهاند بر قدرت خریداران غلبه کنند. هرچه سایه کندل بلندتر باشد نشاندهنده این است که حجم معاملات در این ناحیه بسیار بالا بوده اما قدرت خریداران در نهایت بر قدرت فروشندگان در بازار غلبه کرده است.
در یک روند نزولی تشکیل کندل چکش در واقع میتواند به معنای پایان یک روند نزولی و یا ضعف این روند باشد و در صورتی که سایر ابزارها نیز تایید کنند میتواند حتی نشانه آغاز یک روند صعودی در بازار باشد. این وضعیت زمانی قدرت و دقت بیشتری خواهد داشت که کندل چکش در نواحی کلیدی حمایتی تشکیل شود.
انواع کندل چکش
1. کندل چکش نزولی
تشکیل کندل چکش نزولی زمانی است که فروشندگان قصد دارند قیمت را پایین بکشند اما خریداران با قدرت وارد میدان شدهاند و اجازه کاهش زیاد قیمت را ندادهاند اما در نهایت قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن تشکیل میشود. چون قیمت بسته شدن اندکی کمتراز قیمت باز شدن است در نتیجه کندل نزولی است.
2. کندل صعودی
کندل صعودی زمانی است که فروشندگان تلاش میکنند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران قدرت خود را غالب کرده و نه تنها قیمتهای فروشندگان را خنثی کردهاند بلکه حتی موفق شدهاند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن نگه دارند.
تشکیل کندل نزولی در یک روند صعودی
تشکیل کندل نزولی در یک روند صعودی به این معناست که در نقطهای مشخص فروشندگان تلاش زیادی میکنند که قیمتها را تا سطح دلخواه خود پایین بکشند اما خریداران وارد میدان شدهاند و طرح فروشندگان ضعف در شکست نمودار را خنثی کردهاند و قیمت را دوباره بالاتر کشیدهاند.
در واقع وجود این کندل در یک نمودار صعودی به معنای این است که فروشندگان وارد بازی شدهاند و قصد تغییر معادله بازی را دارند.
نکات مهم کندل چکش
- در صورتی که بعد از کندل چکش در روند نزولی یک کندل صعودی و یا دو یا سه کندل صعودی تشکیل شود میتواند نشان دهنده آغاز روند صعودی در بازار ضعف در شکست نمودار باشد.
- اگر بعد از یک کندل چکش که میتواند نشانه برگشت روند باشد یک کندل نزولی دیگر تشکیل شود به معنای این است که روند نزولی ادامهدار است و سناریوی کندل چکش اول شکست خورده است.
کندل چکش به تنهایی نمیتواند یک سیگنال قطعی باشد و حتما برای برگشت روند باید از ابزارهای دیگر از جمله نقاط حمایت و یا مقاومت استفاده شود. ترکیبی از ابزارها میتواند سیگنال دقیقتری به معاملهگر بدهد
اندیکاتور «استوکاستیک» در تحلیل تکنیکال
«استوکاستیک» یکی از اندیکاتورهای رویکرد تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است که اواخر دهه ۱۹۵۰ توسط یک سرمایهگذار و تریدر آمریکایی به نام «جورج لین» توسعه داده شد و امروزه تبدیل به یکی از پرکاربردترین ابزارها برای تحلیل بازارها توسط معاملهگران شده است.
«استوکاستیک» در واقع اندازهگیری رابطهی بین قیمت یک ورقه بهادار و یک دامنه قیمتی است. یعنی این اندیکاتور یک قیمت مشخص در یک جلسه معاملاتی را نسبت به بالاترین و پایینترین قیمت در یک بازه زمانی را اندازهگیری میکند و جایگاه این قیمت را تعیین میکند و به همین دلیل اندیکاتور استوکاستیک معمولا از حجم و قیمت سهم تبعیت نمیکند.
استوکاستیک امروزه بسیار محبوب است و یکی از دلایل محبوبیت آن استفاده آسان از آن و درجه نسبتا بالای دقت در تعیین موقعیتهای خرید و فروش است.
یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور استوکاستیک تعیین نقاط بیشخرید (Overbought) و بیشفروش (Oversold) است. در واقع فلسفه ایجاد و توسعه اندیکاتور استوکاستیک این است که به ما بگوید روند چه زمانی نقاط اشباع خود میرسد و به همین دلیل معمولا از آن برای تعیین نقاط برگشت روند استفاده میشود. همچنین در موجهای بزرگ استفاده از این اندیکاتور برای مشخص کردن نقاط انتهایی موجهای کوچک نیز کاربرد دارد.
اجزای استوکاستیک
اندیکاتور «استوکاستیک» دارای دو جزء بسیار مهم است: خط %K و خط %D. خط %K مکان یک قیمت مشخص نسبت به بالاترین و پایینترین قیمت در ۱۴ روز اخیر (در اندیکاتور استوکاستیک معمولا از دوره استاندارد ۱۴ برای محاسبه استفاده میشود) را نشان میدهد. معمولا از خط %K به عنوان «استوکاستیک سریع» و از خط %D به عنوان «استوکاستیک کند» یاد میکنند. فرمول %K به شرح زیر است:
خط %D نیز از مووینگ اَوریج ساده ۳ روزه خط %K به دست میآید.
نحوهی کارکرد استوکاستیک
استوکاستیک در بازه بین صفر تا ۱۰۰ نوسان میکند و منطقه تعادلی آن بین ۲۰ تا ۸۰ است. معمولا ناحیهی بالای ۸۰ ناحیه بیشخرید و ناحیه زیر ۲۰ دامنه بیشفروش در نظر گرفته میشود. در صورتی که نمودار استوکاستیک در دامنه بالای ۸۰ قرار بگیرد از آن تحت عنوان محدوده بیشخرید نام برده میشود و در صورتی که این نمودار به ناحیه زیر ۲۰ برود در محدوده بیشفروش قرار گرفته است.
این دو ناحیه مورد نظر نواحی مهمی در تحلیل هستند چرا که احتمال بازگشت روند در این نواحی وجود دارد اما این بدین معنا نیست که برگشت روند قطعی است. در روندهای پرقدرت احتمال اینکه منطقه بیشخرید و بیشفروش ادامهدار باشد زیاد است لذا این نمودار در تعیین نقاط برگشت روند قطعیت ندارد و این نکته بسیار مهمی در استفاده از این اندیکاتور است. تریدر تنها میتواند «احتمال» برگشت روند را در این نقاط مهم مشخص کند.
سیگنالدهی استوکاستیک
سیگنالدهی استوکاستیک نیز در صورت آشنا بودن با این اندیکاتور نسبتا ساده است. هرگاه هر دو خط در منطقه زیر ۲۰ قرار بگیرند و %K از پایین به بالا خط %D را قطع کند سیگنال خرید صادر شده است که نشانه برگشت روند و افزایش تقاضا در بازار است. در این حالت احتمال بازگشت خریداران به بازار وجود دارد که میتوانند بر بازار حاکم شوند. اما زمانی که استوکاستیک در منطقه بالای ۸۰ قرار دارد هرگاه خط %K از بالا به پایین خط %D را قطع کند نشاندهنده انتهای روند صعودی و اعلام سیگنال فروش است. این حالت احتمال بازگشت فروشندگان به بازار را نشان میدهد.
نقطه ضعف استوکاستیک
یکی از مهمترین نقاط ضعف اندیکاتور استوکاستیک این است که ممکن است به کرات سیگنال اشتباه معاملاتی را صادر کند. یعنی گاهی اوقات استوکاستیک سیگنال خرید یا فروش را صادر میکند اما روند قیمت از آن تبعیت نمیکند در نتیجه سناریو با شکست مواجه میشود. این اتفاق ممکن است بارها رخ بدهد و یک معاملهگر حرفهای معمولا از این اشتباهات آگاه است.
در این حالت بهترین راه این است که معاملهگر روند قیمت را به عنوان یک «فیلتر» در نظر بگیرد؛ بدین معنا که روند قیمت را دنبال کند و تنها زمانی سیگنال استوکاستیک را جدی بگیرد که همراستا با روند قیمت باشد و انحراف ناگهانی نسبت به هم نداشته باشند. یعنی سیگنالی که استوکاستیک صادر میکند منطقی باشد نه اینکه نسبت به قیمت فاصله معنادار داشته باشد.